محمد بن ادریس شافعیمحمد بن ادریس بن عباس بن عثمان مشهور به «امام شافعی» یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت و پیشوای مذهب شافعی میباشد. ۱ - تولد تا نوجوانیمحمد بن ادریس بن عباس بن عثمان مشهور به «امام شافعی» یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت و پیشوای مذهب شافعی، در سال ۱۵۰ هجری (سال وفات ابوحنیفه) در غزه از شهرهای شام و به نقلی در یمن به دنیا آمد. تولد شافعی در شهر غزه از شهرت بیشتری برخوردار است. از خود شافعی نیز نقل شده است: «من در غزه متولد شدم و سپس در حالی که دو سال داشتم به مکه آورده شدم». شافعی در همان ایام کودکی و قبل از دو سالگی، پدرش را از دست داد. مادرش فاطمه دختر عبیدالله بن حسن بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) [۵]
قاضی، سعد، محمد بن ادریس شافعی، ص۸، قاهر، دار غریب، ۲۰۰۱.
وی را به مکه برد.۲ - نسبدر خصوص نسب شافعی بهتر است به این نکته اشاره کنیم که نسب وی با بنیهاشم و بنیامیه در عبدمناف به هم میرسد. وی از فرزندان مطلب بن عبدمناف (عبدمناف جد سوم پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد) [۷]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۳۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
است در واقع عبدمناف جد نهم او محسوب میشود.۳ - تحصیلشافعی از همان سنین کودکی به مکتبخانه رفت و به تعلیم قرآن و مسائل دینی پرداخت قرآن را در ۷ سالگی آموخت و به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. وی به منظور فرا گرفتن درس تفسیر و حدیث به محضر سفیان بن عیینه (بزرگترین استاد فقه در شهر مکه در این زمان) و برای فرا گرفتن درس فقه و احکام دین به محضر "مسلم بن خالد زنجی" شتافت. [۹]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۲۵، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
و ابن ادریس در همین زمان در تفسیر به درجهای رسید که بزرگترین استاد تفسیر مکه "سفیان بن عیینه"، هرگاه سؤالی در زمینه تفسیر آیهای پیش میآمد به وی اشاره میکرد و میگفت: از این نوجوان بپرسید.در علم فقه و احکام دین نیز به حدی از تخصص و آگاهی رسید که مسلم بن خالد زنجی، بزرگترین استاد فقه، در بیست سالگی، وی را به فتوا دادن مجاز نمود و خطاب به او گفت: «ای ابا عبدالله کار فتوا دادن را آغاز کن به خدا وقت آن فرا رسیده است که تو این وظیفه را انجام دهی». [۱۰]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۲۶، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
۴ - سفرهای علمیمحمد بن ادریس شافعی به منظور تکمیل دروس خویش و کسب مقامات بالاتری در فقه و اجتهاد به شهرهای مختلفی سفر نمود. وی ابتدا به مدینه رفت و در نزد مالک بن انس (پیشوای مذهب مالکی) به کسب دانش پرداخت. [۱۱]
ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۴۹۱، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳، چاپ اول.
مالک مدت ۶۰ سال در مدینه بر مسند فتوا بود و بسیاری از اعلام از او علم آموختند. [۱۲]
ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۴۹۱، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳، چاپ اول.
شافعی کمتر از یک سال در مدینه ماند، سپس در سال ۱۷۲ هجری به کوفه رفت. مدت یک سال نیز در آنجا به تحصیل علوم پرداخت. سپس از آنجا به شمال عراق و شام رفت و مجدداً در پایان سال ۱۷۴ هـ به مدینه بازگشت. [۱۳]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۵۰-۵۶، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
(شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) قائل است «فقهای بزرگ اهل سنت یا از شاگردان ائمه (علیهالسّلام) بودهاند و یا از شاگردان ائمه (علیهالسّلام) شافعی و احمد حنبل از شاگردان شاگردان امام صادق (علیهالسّلام) هستند.) مدت پنج سال دیگر از محضر امام مالک، اساتید دیگری چون ابراهیم بن سعد انصاری، عبدالعزیز بن محمد و... معلومات بسیاری کسب کرد. [۱۴]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۵۶، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
[۱۵]
روحانی، سید سعید، تاریخ اسلام در آثار شهید مطهری، ج۲، ص۲۱۱، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۲، چاپ سوم.
شافعی در سال ۱۸۹هـ در حالی که ۳۹ سال داشت و به پایه اجتهاد مطلق رسیده بود، به مکه رهسپار شد و به تدریس فقه، تفسیر و حدیث پرداخت. [۱۶]
همان، ص۹۵.
وی تا سال ۱۹۵ هجری در مسجدالحرام به تربیت شاگردانی پرداخت که از جمله مهمترین آنها میتوان به ابوبکر محمد بن ادریس، ابراهیم بن محمد بن شافع، ابن ابی الجارود و ابوبکر حمیدی اشاره کرد. [۱۷]
روحانی، سید سعید، تاریخ اسلام در آثار شهید مطهری، ج۲، ص۱۰۷-۱۰۶، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۲، چاپ سوم.
سال ۱۹۵ به بغداد رفت و در این شهر به تدریس پرداخت. با آشفتگی اوضاع در این شهر مجدداً در سال ۱۹۷ به مکه رهسپار شد. سال ۱۹۸ پس از آرام شدن اوضاع بغداد، باز به این شهر رفت و در مسجد جامع غربی بغداد حلقههای درس فقه، تفسیر خویش را دایر کرد. سپس در سال ۱۹۹ به مصر رفت و تا زمان وفاتش در مصر اقامت داشت. ۵ - شاگرداناز جمله شاگردان وی در بغداد و مصر که از محضر وی بهره بردند میتوان به احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنبلی) سلیمان بن داود، حمیدی، کرابسی ابوثور، زعفرانی، بویطی و... اشاره کرد. برخی از شاگردان وی به پایه اجتهاد مطلق رسیدند. [۲۰]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۱۶۱، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
۶ - تصدی امور قضاییمحمد بن ادریس در سن ۲۹ سالگی به پیشنهاد و همراهی مصعب زبیری (از فقها و دانشمندان سرشناس مکه) که از طرف هارون خلیفه عباسی و متصدی امور قضایی یمن شده بود، به این منطقه رفت. شافعی ابتدا متصدی امور دفتری شد و پس از مدتی امور قضایی را در این شهر بر عهده گرفت. مدت ۴ سال قاضی بود. سپس به اتهام تلاش در براندازی حکومت عباسی به مرکز خلافت احضار شد. [۲۱]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۶۸-۶۰، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
ابن اعثم کوفی مینویسد: «به هارون خبر دادند که شافعی در صدد است به همراه یکی از علویان بر ضد تو قیام کند. هارون وی را به مرکز خلافت فرا خواند». شافعی موضوع قیام را تکذیب کرد و به هارون گفت: آیا چنین نیست که علویان مردم را برده خود میدانند؟ در این صورت چگونه من مردی از آنها را بر جنگ علیه تو عَلَم کنم که خود مرا در صورت پیروزی برده خود خواهد کرد؟ [۲۳]
جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۴۸، قم، انصاریان، چاپ هشتم.
رسول جعفریان پس از بیان این مطلب مینویسد: «ممکن است شافعی از روی تقیه چنین مطلبی را اظهار کرده باشد.» [۲۴]
جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۴۸، قم، انصاریان، چاپ هشتم.
هارون پس از این بازجویی وی را آزاد ساخت. ۷ - حب اهل بیتمحمد بن ادریس شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که به حب و دوستی اهل بیت (علیهمالسّلام) مشهور است. ابن اثیر در الکامل آورده است: «شافعی رئیس مذهب شافعی و دومین امام بزرگ اهل سنت و جماعت است که خود از موالی علی و آل علی (علیهالسّلام) بوده است». [۲۶]
ابن اثیر، عزالدین، الكامل في التاريخ، ج۱۶، ص۳۰۱.
از اشعاری که از شافعی در زمینه حب اهل بیت (علیهمالسّلام) رسیده است، میتوان میزان حب او را به اهل بیت (علیهمالسّلام) فهمید. در یکی از این اشعار آمده است؛ یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القران انزله •••••• کفاکم من عظیم القدر انکم من لم یصل علیکم لا صلاة له ای اهل بیت پیامبر دوستی شما امر واجبی است که خداوند آن را در قران کریم بیان کرده است. در عظمت و بزرگی مقام شما همین بس که هر کس بر شما درود نفرستد نمازش مقبول نیست. در سرودهای دیگر آورده است: ... ان کان رفضاً حب آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) •••••• فلیشهدا الثقلان اِنی رافضی اگر حب آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رفض (غیر شیعیان، به منظور اتهام، به شیعیان رافضی میگفتند.) است، همه شاهد باشند که من رافضی هستم. در جای دیگری آورده است: لو فتشوا قلبی... اگر قلب مرا بشکافند در آن دو سطر خواهند دید. عدل و توحید در یک طرف آن و حب اهل بیت (علیهمالسّلام) در سمت دیگر آن. به نظر میرسد حب او نسبت به اهل بیت، سبب شده برخی نسبت به او اتهام وارد کنند و او را گنهکار بدانند. شافعی میگوید: «لئن کان ذنبی حب آل محمد •••••• فذلک ذنبٌ لستُ عنه اتوب» [۲۹]
مرکز الرساله، مودة اهل البیت (علیهالسّلام)، بیجا، مرکز الرساله، ص۸۰، به نقل از دیوان الشافعی، ص۵۵.
«اگر حب اهل بیت (علیهمالسّلام) گناه است من این گناه را دوست دارم و از آن توبه نمیکنم». ۸ - تالیفاتمحمد بن ادریس شافعی موفق شد، علم اصول را قانونمند کند. وی قواعد و اصول فقه را وضع کرد. بنا نهادن قواعد از ابتکارات وی میباشد. [۳۰]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۱۰۱، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
کتاب «الرساله» شافعی در همین زمینه میباشد. از دیگر تالیفات شافعی میتوان به کتاب «الاُم» اشاره کرد. این اثر در واقع مهمترین کتابی است که شافعی در زمینه فقه تدوین کرده است. کتاب دیگر او در زمینه فقه «مبسوط» نام دارد. [۳۲]
ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۱، ص۷۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲، چاپ اول.
احکام القران، اختلاف الحدیث، تعظیم قدر الصلاة، الاسماء و القبایل فی اختلاف العراقیین، مسند الشافعی، از دیگر آثار قلمی وی میباشند.شافعی کتاب «حجة» را در رد مذهب ابوحنیفه و تایید مذهب امام مالک نوشت. [۳۸]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۱۶۳، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
منابع فقه از نظر شافعی، قرآن، حدیث، اجماع، قول و رای اصحاب و قیاس میباشند. [۳۹]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۹۷، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
شافعی علاوه بر تدوین اصول فقه، اصول حدیث را نیز ابداع کرد. [۴۰]
احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص۱۱۷، تهران، احسان، ۱۳۷۵، چاپ دوم.
۹ - وفاتتمامی مورخان سال وفات شافعی را ۲۰۴ هجری در مصر ذکر کردهاند. مسعودی مینویسد: «شافعی در ایام خلافت مامون در ماه رجب شب جمعه سال ۲۰۴ هجری وفات یافت. وی هنگام مرگ ۵۴ سال داشت. "سری بن حکم" امیر مصر، بر او نماز خواند، سپس در جوار قبور شهیدان در مقبره بنی عبدالحکم به خاک سپرده شد. [۴۱]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۳۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
قبر وی در قرافه در فسطاط مصر میباشد.۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «امام شافعی»، تاریخ بازیابی ۹۶/۴/۱۱. ردههای این صفحه : درگذشتگان سال 204 (قمری)
|